روزی سنجاقک، عاشق ماهی سرخ رودخانه خواهد شد!

ساخت وبلاگ
(راستش را بگویم؟! مطمئنم روزی دلتنگت خواهم شد،روزی که دیگر آغوش تو را نخواهم داشت... راستش را بگویم؟! زندگیم با وجودت رنگ گرفت ،خاص شد... راستش را بگویم؟! غمگین ترینم وقتی که دگر برایم آواز نخوانی... راستش را بگویم؟! دلم برای خل گریهایت تنگ خواهد شد... راستش را بگویم؟! ای کاش دنیا انقدر بزرگ نبود،در را باز میکردم سوار ماشین میشدم،فوقش یه اتوبوسی چیز دیگری میگرفتم و چند قدم پیاده راه میرفتم و بعد در آغوشت غرق میشدم... ای کاش دنیا انقدر بزرگ نبود!) ٣١تیر ٩٣ اینو براش نوشتم،حتم دارم یکی از همون وقتایی که شب بیداری امونمو بریده بود نوشتم،یکی از همون شبایی که تا صبح ۶ بار در اتاقمو باز کنه و با شکلک برام بوس بفرسته یاداوری کنه که باید بخوابم... چند روز پیش با سوال احمقانه ی یه دوست پرت شدم اون روزا،ایا هنوز عاشقشی؟ لعنت...لعنت به فاصله رفیق،لعنت به روزی که تو خواب بوسم کردی و گفتی دوست دارم خدافظ! لعنت به من که خوابم برد و یه خدافظی درست نکردم باهات،لعنت بهمون که کش اومد رابطه ای که باید همونجا تموم میشد،لعنت بهت که بی خبر یکی رو وارد زندگیت کردی...من دلم هنوز جا مونده... دارن اواز میخونن،چشمامو میبندم،ماییم تو کارائوکی،تو داری با ذوق و احساس میخونی،که خل گری میکنی ،که لبخندت گم نمیشه ،که سعی میکنی بخندونیم... این روزا زیاد یادت میکنم،یکی رو پیدا کردم که شبیه توئه! میرقصه،اواز میخونه،دیوانگیه خفته ای داره که کم کم داره بیدار میشه،لطیف چون ستاره هاس،حس امنیت میکنم کنارش،خیلی خودم میشم،و با این حماقت که مثل تو انتن هام بی اختیار میگیرنش! نشونه ها ،نشونه ها دروغ نمیگن،بی بازگشت و هیجان انگیز! کودن کودک...
ما را در سایت کودن کودک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4khosheparviiin8 بازدید : 228 تاريخ : دوشنبه 9 اسفند 1395 ساعت: 12:33