دست هایت را محکم به من بده،مرا دوست بدار،دوست بدان

ساخت وبلاگ
دنیا خیلی کوچیکه،پسری به تازگی به جمع ۴نفره ی ما اضافه شده که حال خوشی نداشت در روز اول،افسرده،دلسرد،بی انگیزه و نا امید و عصبی و بی اعتماد به روزگار و انسان های اطرافش بود،به ناگاه وارد جمع مایی شد که به نحوی دشمنان او محسوب میشدیم،اما چشم هایش از همان روز اول انرژی جذابی داشت،صداقت درستی که می خواهد اعتماد کند،میخواهد دوباره خودش شود،و هر روز که او را میبینم حالش بهتر است،بیشتر میخندد،بیشتر اعتماد دارد،بیشتر رویا میبافد،بیشتر حرف میزند و حس شیرینتری از او میگیرم،او برام قرمز است و هر روز بیشتر رنگ میگیرد،گاهی نا خداگاه مرا یاد خودم میاندازد،ما هم سنیم و کلی حرف داریم برای گفتن،چقدر شیرین است که او به ما اعتماد کرد،دوست دارم بیشتر بشناسمش،بیشتر با او باشم،بیشتر خودمان را به خودمان یاداوری کنیم،دوست دارم بخندد،خنده به لبانش ،به چشمهای میشی رنگش خیلی میاید،چقدر دوست دارم او مرا دوست بدارد و دوست بداند... او چقدر درست جایی است و چقدر درست جایی کنارش هستیم کودن کودک...
ما را در سایت کودن کودک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4khosheparviiin8 بازدید : 252 تاريخ : دوشنبه 9 اسفند 1395 ساعت: 12:33